متن
clothes appropriate for a job interview
لباس مناسب برای مصاحبه شغلی
an education system which is more appropriate to the needs of the students
سیستم آموزشی متناسب با نیازهای دانشآموزان
a report to assess the impact of advertising on children
گزارشی برای ارزیابی تاثیر تبلیغات بر کودکان
The technique is being tried in classrooms to assess what effects it may have.
این تکنیک در کلاسهای درس برای ارزیابی اثراتی که ممکن است داشته باشد تست میشود.
a strong capable woman
یک زن توانای قوی
Financial factors should not constrain doctors from prescribing the best treatment for patients.
عوامل مالی نباید پزشکان را برای تجویز بهترین درمان برای بیماران محدود کند.
A lot can be inferred from these statistics.
از این آمار خیلی چیزها می توان استنباط کرد.
From the evidence, we can infer that the victim knew her killer.
با توجه به شواهد و قرائن می توان نتیجه گرفت که مقتول قاتل خود را می شناخت.
Lucy interacts well with other children in the class.
لوسی با سایر بچه های کلاس ارتباط خوبی برقرار می کند.
the link between drug use and crime
ارتباط بین مصرف مواد مخدر و جرم
There are a number of links between the two theories.
بین این دو نظریه ارتباطهای متعددی وجود دارد.
Laura is very mature for her age.
لورا نسبت به سن خود خیلی عاقل است.
It was an odd thing to say.
حرف عجیبی بود.
an odd way to behave
یک روش عجیب و غریب در رفتار
Some members refused to participate.
برخی از اعضا حاضر به شرکتکردن نشدند.
Everyone in the class is expected to participate actively in these discussions.
از همه افراد کلاس انتظار میرود که فعالانه در این بحثها شرکت کنند.
a new drug that is in the experimental phase
داروی جدیدی که در مرحله آزمایش است
The first phase of renovations should be finished by January.
مرحله اول بازسازی باید تا ژانویه به پایان برسد.
the predominant group in society
گروه غالب در جامعه
In this painting, the predominant colour is black.
در این نقاشی رنگ غالب مشکی است.
The ratio of nursing staff to doctors is 2:1.
نسبت پرسنل پرستاری به پزشکان 2 به 1 است.
the ratio between profits and incomes
نسبت بین سود و درآمد
Hughes believes that immigration controls should not be relaxed.
هیوز معتقد است که بازرسیهای مهاجرت نباید آسان گرفتهشود.
The task of the union representative is to fight on behalf of the members.
وظیفه نماینده اتحادیه مبارزه از طرف اعضاست.
Sara had the task of preparing the agenda for meetings.
سارا وظیفه داشت دستور کار جلسات را تهیه کند.